هفتم امام و مقتدای امت
گردیده رهسپر به سوی جنت
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
شیعه بزن از داغ او به سینه
رفت از جهان امام بی قرینه
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
از ظلم و جور و کینه های هارون
هفتم امام شیعه گشته دلخون
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
موسی ابن جعفر شد اسیر زندان
عمرش رسد از جور و کین به پایان
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
سندی که دارد بغض او به سینه
می زد به او زخم زبان ز کینه
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
هر روز روزه بود و ظالمانه
سندی بزد او را به تازیانه
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
چون مادرش رو به سوی خدا کرد
بر مرگ خود در محبسش دعا کرد
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
امام ما از بس که بوده مظلوم
آخر به زهر کینه گشته مسموم
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
زهر ستم شرر زده به جانش
سوزانده است تا مغز استخوانش
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
موسی ابن جعفر شد شهید بیداد
پیکر پاکش روی جسر بغداد
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
تشییع شد بر روی دوش یاران
پیکر جدش زیر سم اسبان
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
تشییع شد پیکر اطهر او
کسی نزد از کینه دختر او
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
گریان ز داغش شیعیان مولی
جسم حسین بر روی خاک صحرا
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
از سوز داغش شیعیان خمیدند
رأس حسین را از بدن بریدند
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
- سه شنبه
- 25
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 9:33
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه