از تبار مصطفایی،امام هفتم
کشته ی زهر جفایی،امام هفتم
هفتمین نور خداوند مبینی مولی
شیعه را تا به جزا حبل متینی مولی
باب حاجاتی و بی مثل و قرینی مولی
می کنی گره گشایی،امام هفتم
کشته ی زهر جفایی،امام هفتم
پسر صادقی و موسی جعفر هستی
هفتمین منجی و از نسل پیمبر هستی
در سپهر دین حق چون مه انور هستی
فوق هر مدح و ثنایی،امام هفتم
کشته ی زهر جفایی،امام هفتم
پسر صادقی و موسی جعفر هستی
هفتمین منجی و از نسل پیمبر هستی
در سپهر دین حق چون مه انور هستی
فوق هر مدح و ثنایی،امام هفتم
کشته ی زهر جفایی،امام هفتم
از طفولیت من شامل من شد احسان
در کنار خوان احسان تو هستم مهمان
ما سراپا همه دردیم و تو هستی درمان
درد ما را تو دوایی،امام هفتم
کشته ی زهر جفایی،امام هفتم
از ستم های عدو بی سر و بی سامانی
کنج محبس ز ستم گشته ای تو زندانی
می درخشید رخ تو چو مه تابانی
معنی و روح دعایی،امام هفتم
کشته ی زهر جفایی،امام هفتم
گوشه ی محبس خود یاد خدا می کردی
زان همه رنج و مشقت سراپا دردی
کرده از جور و ستم خون دل تو نامردی
در ره دین تو فدایی،امام هفتم
کشته ی زهر جفایی،امام هفتم
ای که تو کشته ی ظلم و ستم و بیدادی
گوشه ی محبس سندی ز نفس افتادی
زهر کین بر تو اثر کرده و تو جان دادی
تو به یاد کربلایی،امام هفتم
کشته ی زهر جفایی،امام هفتم
- سه شنبه
- 25
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 10:23
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه