هفتم گل گلزار دین از ظلم و کین پرپر شده
از داغ موسی بن جعفر کاظمین چون محشر شده
در گوشه ی زندان غم پسرش را زند صدا
امام رضا امام رضا۲
موسی بن جعفر از ستم کنج زندان مأوا گرفت
با یاد خالق یکتا روز و شب ها احیا گرفت
از ظلم و کین اشقیا کنج زندان بوده تنها
امام رضا امام رضا۲
سندی بن شاهک او را هر شب بی بهانه می زد
به جای احترام او بر او تازیانه می زد
هر روزه روزه بود اما هر افطارش شد عاشورا
امام رضا امام رضا۲
سوز زهر آن بی حیا شرر زده بر جان او
گردیده یاد غربتش هر دلی پریشان او
زین همه مصیبت و غم غربت او گشته معنا
امام رضا امام رضا۲
امامی که همچون جد و پدر خود بوده مظلوم
با زهر کینه ی دشمن کنج زندان گشته مسموم
هفتم امام شیعیان شد شهید از ظلم اعدا
امام رضا امام رضا۲
گوشه ی زندان بلا شد محل عبادتش
از غربتش این بس شده کنج زندان شهادتش
از این جهان بی وفا او می رود سوی زهرا
امام رضا امام رضا۲
امام هفتمین شده شهید کینه و بیداد
غربت نگر مانده سه روز پیکرش بر جسر بغداد
اما تشییع جنازه شد آن کشته ی زهر جفا
امام رضا امام رضا۲
در هنگام تشییع او پیکرش بر دوش یاران
اما پیکر جد او مانده زیر سم اسبان
وا غربتا از کاظمین واویلتا از کربلا
امام رضا امام رضا۲
- سه شنبه
- 25
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 11:23
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه