• یکشنبه 4 آذر 03

 سید پوریا هاشمی

در مدح ومناجات شهادت امام موسی کاظم (ع) -(من که جلد بام شاه مشهدم)

635


من که جلد بام شاه مشهدم
دست بر دامان پُر مهرش زدم
نان خوبان‌ می‌خورم گرچه بدم
(مَن اَراد الله) خواندم آمدم

سفره دار ما گدایان السلام
کاظمین الغیظِ قرآن السلام

هرکجا سخت آمده دنیا به ما
گوشه‌ چشمی کردی ای آقا به ما
یک علی دادی و‌یک‌ زهرا به ما
جور شد پس فیض دقُّ الباب ما

گرچه دورم ای صفای کاظمین
طوس و قم‌ دارد هوای کاظمین

گریه آوردم‌ که خوشحالم کنی
می‌شود آیا سبک بالم کنی..
گر نشد صَفْوانِ جمالم کنی..
راضیم براینکه حمالم‌ کنی

 دلخوشم‌ حمال کوی دلبرم
بار زُوار شما را می‌برم 

تا نظر سمت کلافی می‌کنی 
بر گلیمت عرش بافی می‌کنی 
خوش بدی‌ها را تلافی می‌کنی 
بُشر مُطرب را تو حافی می‌کنی 

کاش ای آقا که ذره پروری
یک سحر از کوچه‌ی ما بگذری

بنده‌ی نفسیم ایمانی بده
نسخه‌ی فوری درمانی بده
یاد ما رسم مسلمانی بده
سفره را وا کن به ما نانی بده

انبیا هم مثل ما پشت درند
نان خشکت را تبرک می‌برند 

ای فدای اشک‌های جاری ات
داغ بر دل شد شب از بیداری ات
بین‌ آن بیتوته ی اجباری ات
دادْ زندانبان عجب دلداری ات

یا مُخَلِّص گفتی و دل‌ْ زار شد
مادرت بالا سرت تبدار شد

هرکس آمد رد شد از روی عبا
وای من ماندی به زیر دست و پا
زیر لب گفتی امان از کربلا
ذبح شد جدِّ غریبم بی هوا

تا سواران بین خیمه تاختند
عمه جانم‌ را زمین انداختند

  • سه شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 12:31
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران