بار دیگر شدهام مهمانت
شرم دارم ز تو و احسانت
تویی تو بنده نواز
بر منی محرم راز
کرمی یا مولا۴
لطف تو شامل این بنده شده
بنده از لطف تو شرمنده شده
از تو مولا خجلم
نظری کن به دلم
کرمی یا مولا۴
ای خدا عبد گنهکار توام
من پناهنده به دربار توام
آمدم بر تو پناه
بگذر از جرم و گناه
کرمی یا مولا۴
تو رئوف و مهربانی یا رب
بر من آرامش جانی یا رب
آمده بنده ی تو
عبد شرمنده ی تو
کرمی یا مولا۴
شده ام ز این همه غفلت خسته
به امید کرمت دلبسته
از تو من سرشارم
کن نگه غمخوارم
کرمی یا مولا۴
همه ی عمر زِ لطفت خجلم
نظری کن زِ کرامت به دلم
سائل دل خسته
بر درت بنشسته
کرمی یا مولا۴
همه ی عمر تو را آزردم
دست خالی سوی تو آوردم
ذکر من شد یا رب
شد شفیعم زینب
کرمی یا مولا۴
زین همه جرم و گنه بیمارم
حق زینب بنما بیدارم
آه سردم بنگر
روی زردم بنگر
کرمی یا مولا۴
- شنبه
- 27
- اسفند
- 1401
- ساعت
- 11:33
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه