زِ جرم و عصیانم
من می خورم حسرت
یا رب به من دادی
دوباره یک فرصت
تا بار دیگر من
با تو کنم خلوت
زِ لطف خود کردی
مرا صدا العفو
الهنا العفو الهنا العفو٢
سر تا به پا دردم
تویی طبیب من
بی کس و بی یارم
تویی حبیب من
از تو بود یا رب
صبر و شکیب من
ز کار من امشب
گرهگشا العفو
الهنا العفو الهنا العفو٢
بس که گنه کردم
در ظلمتم یا رب
تمام عمر خود
در غفلتم یا رب
بنده ی درمانده
بی قیمتم یا رب
لیاقت توبه
نما عطا العفو
الهنا العفو الهنا العفو٢
تمام عمر خود
جرم و خطا کردم
همیشه با عصیان
بر خود جفا کردم
با گنهم خود را
من بی بها کردم
دیدی بدم اما
گفتی بیا العفو
الهنا العفو الهنا العفو٢
باشد خدای من
با تو حساب من
خدای من بنگر
حال خراب من
به فاطمه امشب
بده جواب من
به درد من یا رب
تویی دوا العفو
الهنا العفو الهنا العفو٢
تویی خدای من
محرم راز من
از تو بود یا رب
روح نماز من
به تو بود یا رب
اوج نیاز من
ذکر لبم گشته
خدا خدا العفو
الهنا العفو الهنا العفو٢
بنگر خدایا بر
روی سیاه من
رهتوشه ی عمرم
بود گناه من
امشب بود یا رب
بر تو نگاه من
آمدهام گردی
از من رضا العفو
الهنا العفو الهنا العفو٢
برای من یا رب
گنه شده عادت
زِ بار عصیانم
شکسته شد قامت
یارب ندارم من
یک ذره ای طاعت
یا رب ببخشایم
به مرتضی العفو
الهنا العفو الهنا العفو٢
- شنبه
- 27
- اسفند
- 1401
- ساعت
- 15:18
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه