در هفتمین روز عزا،دل ها پریشان است
هر دیده گریان است
زینب عزیز مرتضی،در آه و افغان است
هر دیده گریان است
یاد غریبی علی،نور دو عین او
گرید حسین او
نالان و گریانش حسن،از داغ هجران است
هر دیده گریان است
کوفه پس از داغ علی،بزم عزا گشته
ماتمسرا گشته
بهر تسلای حسن،اشک یتیمان است
هر دیده گریان است
هر دم به یاد مرتضی،شد خونجگر زینب
جانش بود بر لب
با یاد سوز داغ او،اشکش چو باران است
هر دیده گریان است
یاد امام مهربان،زینب او سوزد
دیده به در دوزد
گریان بابای غریب،دو روح و ریحان است
هر دیده گریان است
در هفتمین روز عزا،شیعه زند فریاد
امان از این بیداد
خاموش از ظلم و ستم،شمس فروزان است
هر دیده گریان است
- پنج شنبه
- 24
- فروردین
- 1402
- ساعت
- 11:38
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه