چشم عالم مست و حیران از وفای زینب است
عالم معنا پر از مهر و صفای زینب است
نام زینب زینت مولا امیر الموءمنین
زینت عرش خدا کرب و بلای زینب است
قبلهء عشاق عالم زادگاه مرتضاست
کربلا اما یقین ام القرای زینب است
تربت کرب وبلا بوی شهامت میدهد
هر وجب از تربتش چون جای پای زینب است
جزء به زیبایی به دشت کربلا چیزی ندید
ما رایت الا جمیلا ادعای زینب است
منطق زینب نگر حفظ حجاب و حفظ دین
معجرش از سر نیفتاد این حیای زینب است
کاخ استبداد را با خطبه اش درهم شکست
این همان نیروی غیبی، از خدای زینب است
پرچم سرخ شهادت را به دوش خود کشید
اینک آن پرچم به هر محفل لوای زینب است
دردمندی گر بیا از دامن زینب بگیر
دردمندان را دوا دولت سرای زینب است
تا نفس دارد زند دم (ماه پری) از نام او
چشم امیدش دمادم بر عطای زینب است
- شنبه
- 17
- تیر
- 1402
- ساعت
- 16:40
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا ماه پری زنجانی
ارسال دیدگاه