وقتی به حریمت نظرم شد روشن
مبهوت جلال و جبروتت گشتم
با دیدن صحن و حرمت مولا جان
این واژه به لب نگر هوایی گشتم
ایوان طلات عجب صفایی دارد
ثامن الحجج چه بارگاهی دارد
هم صحن عتیق و مسجد گوهر شاد
یک پنجره فولاد برای حاجت ما دارد
چون بوده غریب الغربا در عالم
بر زائر خود حس غریبی دارد
هرگز نرود دست تهی از در او
هرکس ز کرم چشم به آقا دارد
اجر سفر مشهد آقای رئوف
چند عمره مورد قبول جا دارد
گفته برسد سه جا به داد من و ما
در قبر و قیامت از کرم بر سر ما
فرزند امام کاظم و عشق علی
او حق ضمانت به غریبان دارد
او حصن حصین مومنین در عالم
اما به شروطه ها که بر لب دارد
توحید و نبوت و امامت با هم
این شرط، ولایت و امامت دارد
در جامعه من غرق خدایت گشتم
این هم زکرامتی ،که مولا دارد
اندر حرمش فرشتگان خدام اند
گویی حرم امن خدا را دارد
جارو کش صحن تان چه عزت دارد
هرچند که آن هم نشده شامل ما
زائر به حریم پاک او بوسه زنان
پروانه به دور شمع گرد حرمند
اینجا حرم غریب طوس در ایران
هم محفل عاشقان حیدر به جهان
ساقی ز ارادت به حضور گل تان
هر لحظه به لب ذکر رضا را دارد
- یکشنبه
- 18
- تیر
- 1402
- ساعت
- 14:48
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه