• سه شنبه 15 آبان 03


دوبیتی عید فطر -(قبولم می کنی ای شهریار عالم فانی)

96

قبولم می کنی ای شهریار عالم فانی
گرفتار توأم آقا شفاعت جان جانانی
تویی اول و هم آخر وصی خاتم مرسل
بوددستم به دامانت میدانم که میدانی


شب های آخر می پیچه عطریاس
ندا میزد ملائکه آهای  یاایهاالناس
سفره رو جمع می کنه عیدی می ده
وقتی که روضه ختم می شه به عباس


لحظه های آخر ماه خدا با حال زار
برزبان العفو،چشمانم بود گریان یار
کاش دیدارش شود محصول کار
عید فطر و  عیدیش تو ای نگار


می روی ماه خدا کاش شوم مهمانت
سالها کاش بخوانم  شب و روز قرآنت
کاش تا سال دگر لایق این سفره شوم
سحر و چشم تر و لایق این احسانت


سفره را جمع مکن الهی العفو الله
دست من خالی وحق شرف ثارالله
تو کریمی و کرم از در تو باید خواست
حق زهرا و علی الهی العفو مولا


بیچاره کسی که رمضان توبه ندارد
بیچاره تر آنی که ز جان توبه ندارد
با بستن این سفره و با آمدن عید
بر رحمت حق او به زبان توبه ندارد


بیچاره کسی که با خدا کار ندارد
بر درگه او چشم تر و زار ندارد
از خوان کریمانۂ حق می گذرد او
بیچاره کسی که نیمۂ شب یار ندارد

  • دوشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران