دیده ی من سوی تو وا می شود
حال دلم حال دعا می شود
صد ملک وحور و پری بر دردت
ذاکر ذکر ربنا می شود
هر که در آغوش تو گیرد قرار
از همگان باز جدا می شود
گنبد تو رنگ دل عاشق است
عاشق تو رنگ طلا می شود
به درگهت نیست منی هست ما
محو تو هر گوشه ز ما می شود
درگه تو راه عبودیت است
عبد خدا غرق خدا می شود
طایر پر سوخته با صد امید
شفا گرفته و رها می شود
تو عبد صالح هستی و مادرت
شفیعه ی روز جزا می شود
هر که به ریسمان تو چنگ می زند
از همه کس جز تو جدا می شود
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 10:55
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه