باچشم اشک ریزبه سوی توآمدم
یا ایُّها العزیز به سوی تو آمدم
درمانده و ملول زاحوال این زمان
ای راه هر گریز به سوی تو آمدم
ای عشق پر فروغ ای نور سرمدی
هر چند ریز ریز به سوی تو آمدم
مهمان تو شدم یا ایُّها الکریم
تا روز رستخیز به سوی تو آمدم
جز تو که نیست مجیری برای من
هر چندغم انگیز به سوی تو آمدم
غرق گناهم و رویم شده سیاه
بنما مرا تمیز به سوی تو آمدم
گفتی بیاگرچه شکستی توبه ات
بعد از ستیز به سوی تو آ مدم
ستاری و کریم منم شرمسار تو
کجدار و مریز به سوی تو آمدم
صد بار توبه را شکستم خدای من
آبرویم نریز به سوی تو آمدم
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 11:22
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه