پسری آمده و نام پیمبر دارد
خلق و خویی ز علی ساقی کوثر دارد
سامره نور شده از رخ زیبا پسرش
حسن اندر بغلش لؤلؤ و گوهر دارد
خنده بر لب گل نرگس مسرور
عطر یاس و گل و عنبر دارد
جبرئیل آ مده و میکائیل
عرض تبریک قدوم گل احمر دارد
خانه ی عسکری است پر از نور
همچو مهدی گلی در بر دارد
شادمان حضرت زهرا و علی
صد دعا بهر شفای دل مضطر دارد
وارث سیرت پاک علویست
در دلش عشق به حیدر دارد
نیمه ی ماه نبی آ مده هنگام سرور
همچو مهدی به جهان حضرت داور دارد
ذوالفقار است به دست مولا
بر ظهورش دعاهای مکرر دارد
دور خود منتظران چشم به راه
یاورانی چو زهیر و بریر و قنبر دارد
نقش پیشانی خود سر بند
نام نامی اباالفضل دلاور دارد
در دلش حک شده است یا زینب
عصر غیبت مدد عمه عجب صبر دارد
بهر بر پایی عدل نبوی
جگر شیر و جهانگیر چو صفدر دارد
پرچم سرخ لثارات الحسین
چون جوان حرم آقا علی اکبر دارد
دین حق دین نبی جلوه به عالم بنمود
مهدی آ ل محمد رخ محشر دارد
چشم هایی که همه منتظرند بر راهش
او فدایی هزاران گل پر پر دارد
دوستدار همه ی مردم آزاده بود
مصلح کل جهان سرو و صنوبر دارد
دشمن دشمن دین است بدانید همه
خنجری تیز برای سر کافر دارد
در شب نیمه ی شعبان قصد
مکه و کرب و بلا، مدفن مادر دارد
با ظهورش حرمی ساخته گردد از نور
بقیع و صحن طلایی که چند در دارد
ساقی و مدح و ثنای شه خوبان هرگز
مدح او آیه،حدیث، مجلس و منبر دارد
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 12:5
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه