آوای خوش بهار می گفت حسین
دیدار خوش نگار می گفت حسین
شعبان به حضور تو گرفته عطری
آ ن معنی ایثار می گفت حسین
تا که من زاده شدم،گفت غلامی به حسین
همه جا در همه حال،دست تو در دست حسین
چون مرا داد به دستت،به لبش بود حسین
مادرم دار و ندارش،همگی داد حسین
اگر من نوکرت هستم،همه الطاف مادر بود
اگر ذکرت به لب باشد،ز پاکی های مادر بود
همه دار و ندار من ،به قربانت شود مادر
اگر من ذاکرت هستم،همه از عشق مادر بود
مادرم ناف مرا بر غم تو زد گره ای
گفت باشد پسرم نوکر درگاه علی
شیر با بغض گلوی غم مولا می داد
اشک روضه نمک شیر مرا هم می داد
باب و پر فطروس شفا از تو گرفت
هر طبیب و بیمار دوا از تو گرفت
گر کفر نباشد بگویم همه جا
هنگام شفا اذن خدا از تو گرفت
شود آیا که درون حرمت گریه کنم
شب جمعه ز غم ماتم تان گریه کنم
روضه خوان باشم و گریان بشود مادر تو
لطف بر من بکند مادر غم پرور تو
در رگم هر لحظه می جوشد فقط عشق حسین
این طپش های دلم لرزد به عشق تو حسین
کربلا،آب و عطش،خواب و خوراک من شده
هر شب جمعه دل من ،میهمانت هست حسین
ماه شعبان با حسین بن علی گردد شروع
با ابوالفضل علمدار و سپهدار ش شروع
حضرت سجاد باشد ماه سوم ماه عشق
اکبر و مهدی نمایان می شود در ماه عشق
تو شاخه نبات ، حسنات و برکاتی
استاد فصیح نغمات و کلماتی
از مولد مسعود تو من فهمیدم
تو آ یۂ نوری و تو ذکر صلواتی
سلام آقای شعبان ،شاه تشنه
دلم بسته به راهت،ماه خسته
ببین فطروس عزیمت کرده با راز
مگر گیرد شفاعت از رخت باز
دل خوشی من نوکر کرم ارباب است
عیدی ازجَدِّ شریف،محترم ارباب است
شب میلاد نشستن به بین الحرمین
آروزی من نوکر حرم ارباب است
امشب که دل جن و ملک بی تاب است
امشب که همه ارض و سما بی خواب است
تابیده به عالم گل رخسار حسین
ای سینه زنان ولادت ارباب است
باب و پر فطروس شفا از تو گرفت
هر طبیب و بیمار دوا از تو گرفت
گر کفر نباشد بگویم همه جا
هنگام شفا اذن خدا از تو گرفت
تو شاخه نبات ، حسنات و برکاتی
استاد فصیح نغمات و کلماتی
از مولد مسعود تو من فهمیدم
تو آ یۂ نوری و تو ذکر صلواتی
از انوار رخت مولا
جهان ما چه پر نور است
گل و بلبل زند نغمه
جهان ما پر از شور است
حسین ابن علی آمد
چو خونی تازه در رگ ها
همه مدیون او هستیم
چشم دشمنش کور است
ما وام دار غیرت و خون حسینیم
عمری در این عالم مجنون حسینیم
خونش درون رگهایم گشته جاری
آری خدا داند که مدیون حسینیم
ماه شعبان با تو شد ماه عسل
با گل رویت بهاریست ما حصل
مولد عباس گشت و ساجدین
با حسین این ماه شد ضرب المثل
تو آمده ای که رو به هر کس نزنم
گلخانۂ من دست سوی خس نزنم
ارباب شدی که آبرو مند شویم
تا دست گدایی سوی نا کس نزنم
کربلا مدهوش عشق فاطمه است
بر لب پیر و جوان این زمزمه است
شادمان خیر النسا ، خیر البشر
عرش تا فرش خدا در هم همه است
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 13:3
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه