دوباره روز عزای امام کاظم شد
دوباره اشک شقایق نگرلازم شد
دوباره بیرق ماتم درون روضه به پا
دوباره مهدی زهرا به غم ملازم شد
یا رضا صاحب عزا امشب تویی
بر همه ارض و سما هم اب تویی
دیده گریان مو پریشان پدر
گوئیا امشب که اندر تب تویی
کاظمین امشب سیه پوش شماست
عالمی زین غم در جوش شماست
کنج زندان ،با زبان روزه،مسموم جفا
جای فرزندت رضاخالی در آ غوش شماست
دست من و دامان تو باب الحوائج
هستم گدای خوان تو باب الجوائج
جان رضایت کن نظر موسی بن جعفر
حاجات ما ،دستان تو باب الحوائج
کنج زندان همه دم یاد خدا می کردم
روز را روزه به در گاه شما می کردم
وقت افطار کتک بود طعام من زار
لحظ
امشب نوای عرشیان، شد تسلیت صاحب زمان
از مشهد و قم بر زبان، شد تسلیت صاحب زمان
معصومه و شمس الضحی، باشد عزادار شما
موسی بن جعفر هم فدا ،شد تسلیت صاحب زمان
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 13:24
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه