خانه ی مولا شده غم خانه ای
هر طرف بینی گل و پروانه ای
یک طرف ماه منیر عالمین
حضرت ارباب مولایم حسین
یک طرف بانوی صبر روزگار
زینب غم پرور غمگین و زار
سوی دیگر یک کریم دل غمین
مجتبی آن سبط اکبر شاه دین
یادگار کوچه ی پر درد بود
همره مادر دلش پر درد بود
قصه ی کوچه عجب دلگیر بود
مجتبی از این مصیبت سیر بود
رهبر مظلوم عالم در نوا
فاطمه گویان ,علی ,شیر خدا
فاطمه رفتی جهان را غم گرفت
جان حیدر را شرر از دم گرفت
فاطمه!بانوی بیت حیدری
یادگارمصطفی ,پیغمبری
قول دادی تا دم آخر که تو
هم صداو هم نوایی همچو او
رفتی و آشوب شد کاشانه ام
سوخت هم شمع و گل و پروانه ام
رفتی و ماتم سرا گشته جهان
بر من و برکودکانت مهربان
رفتی و تنها شده شاه حنین
حیدر خیبر شکن در شور و شین
می روم از این حرم تا آن حرم
مانده در بین حرم ای بی حرم
این حرم بیت تو باشد همسرم
آن حرم خاک مزار دلبرم
مانده ام بین حرم با صد نوا
تا که جانم را کنم بهرت فدا
یک طرف با کودکانت مانده ام
یک طرف غرق عزایت مانده ام
ای خدا روحم سوی افلاک شد
چون که زهرایم درون خاک شد
یاس پیغمبر به دست حق رسید
خانه و کاشانه در ماتم دمید
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 18:59
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه