• سه شنبه 15 آبان 03


فاطمیه -(فاطمیه آمد و دل در هوای کوچه رفت)

109

فاطمیه آ مد و دل در هوای کوچه رفت
پا به پای مادری پهلو شکسته ناله رفت
حیدر صفدر غمین و بی نگار و بسته دست
او خرامان دل شکسته سوی قوم فتنه رفت
کودکان حضرت زهرا همه مبهوت یاس
دیده گریان ،مو پریشان مادر مظلومی رفت
آ تش در، میخ و مسمارش به جان او نشست
محسنش پرپر شد و از سینه عرش حق برفت
قد کمان ،پهلو نشان ،زخمی درد کینه بود
سینه اش را کرد سپر بهر دفاع از  حق برفت
او مدافع از ولایت شد در ایامی کبود
هم فدک ،غصب خلافت ،زور از دشمن برفت
بسترش داغی به دل شد از برای کودکان
دیدن مادر به بستر آ ه دل تا عرش رفت
غسل و تشییع جنازه در شب ظلمت چرا؟
بی کس و تنها به دوش محرمان خود برفت
مخفی است بعد از هزاران سال قبر اطهرش
با فراق از یار خود نزد پیمبر او برفت
مأمن حیدر شده شب ها سر قبر نگار
جان حیدر با تن زهرا از این عالم برفت
گریه و زاری شده کار حسین سر جدا
خون دل اشک روان بر دختر مظلوم رفت
ساقی از خون دل و اشک بصر دیگر نگو
مهدی صاحب زمان در ماتمش از هوش رفت

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:3
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران