مهدی صاحب زمان،تسلیت مولایمان(2)
فاطمیه آ مد و ،خاک غم بر سر کنیم
از غم زهرا بیا،تا به پا محشر کنیم
با امام عصر خود،روضه خوانی می کنیم
اندرون این عزا ،اشک و مصیبت پا کنیم
مهدی صاحب زمان ،دیدگانش گشته تر
اشک چشمانش شده ،شبنم وقت سحر
فاطمیه شد به پا ،پرچم و بانگ عزا
می رسد بر گوش جان ،نغمه ی وا حسرتا
مادری درکوچه ها،ضرب سیلی خورده است
از غم و غربت به دل ،آ ه و افغان برده است
اندرون کوچه ها ،راه بر او بسته اند
ای دریغ از مردمی که دلش بشکسته اند
روضه خوان مادری یا امام مجتبا
چشم بر سوی دری یا امام مجتبا
نیمه شب ها در فغان دیده اش بارانی است
ازغم کوچه دو چشمان حسن گریانی است
با حسین شد هم نوا ،دختر شیر خدا
می زند بر سینه و سر ،از غم خیر النسا
نیمه شب غسل و کفن ،ای امان از روزگار
غسل روی پیرهن ،ای امان از روزگار
هق هق سردار بدر ،می رسد بر گوشمان
ضجه های زینب اش، برده دیگر هوشمان
کرد تشییع پیکرش، در دل شب مرتضا
این چه ظلم و کینه است،بر عزیز مصطفا
مهدی صاحب زمان ، تسلیت مولایمان(2)
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 19:30
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه