بارون چشمام ،دائم می باره (2)
چهار دهه غم شده کارم
اشک چشام جاری میشه
چهار دهه همیشه زارم
اشک چشام جاری میشه
وقتی که آ ب می بینم
اشک چشام جاری میشه
طفلی در خواب می بینم
اشک چشام جاری میشه
بارون چشمام،دائم می باره (2)
صیدی به دام می بینم
اشک چشام جاری میشه
وقتی طعام می بینم
اشک چشام جاری میشه
وقتی که تیر می بینم
اشک چشام جاری میشه
نیزه و شمشیر می بینم
اشک چشام جاری میشه
بارون چشمام،دائم می باره (2)
هر جا خنجر می بینم
اشک چشام جاری میشه
رگ و حنجر می بینم
اشک چشام جاری میشه
هر جا علم می بینم
اشک چشام جاری میشه
دستِ قَلَمْ می بینم
اشک چشام جاری میشه
بارون چشمام ،دائم می باره (2)
وقتی معجر می بینم
اشک چشام جاری میشه
اشکِ دُختر می بینم
اشک چشام جاری میشه
گوش وگوشواره میبینم
اشک چشام جاری میشه
یا یک گهواره می بینم
اشک چشام جاری میشه
بارون چشمام ، دائم می باره (2)
- جمعه
- 23
- تیر
- 1402
- ساعت
- 1:25
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه