جانم ابوفاضل مدد،جانم ابوفاضل مدد(2)
--------------------------------------
سقا و میر لشگرم یا ابو فاضل
بشکسته شد بال و پرم یا ابوفاضل
ای ذوالفقار پدرم یا ابو فاضل
بنگر که بی برادرم یا ابو فاضل
سقای تشنه بر لب آ ب فراتی تو
تو درادب اسطوره و غرق صفاتی تو
تو قهرمان و پهلوان و شیر مردانی
تو حافظ قرآن و دینی جان جانانی
««««««««»»»»»»»»»»
جانم ابوفاضل مدد،جانم ابوفاضل مدد(2)
--------------------------------------
دستت ز بازو شد قلم یا ابو فاضل
سقا و سردار حرم یا ابو فاضل
کو بیرق و دست و علم یا ابو فاضل
دلهای ما غرق اِلَمْ یا ابو فاضل
پشت و پناه لشگرم بر زمین افتاد
دست علمدار حرم بر زمین افتاد
پیچیده بوی مادرم در کنار تو
فصل خزان گشته چرا پس بهار تو
»»»»»»»»«««««««««««
جانم ابوفاضل مدد،جانم ابوفاضل مدد(2)
--------------------------------------
با قلب پر خون یا ابو فاضل
با حال محزون یا ابو فاضل
من بر تو مجنون یا ابو فاضل
با چشم گریون یا ابو فاضل
با رفتنت غمگینم و یاری ندارم من
ای قرص ماه هاشمیان دیده زارم من
از خنده های دشمنان خسته ام دیگر
چشم انتظار خنجر م آ ید روی حنجر
»»»»»»»»»««««««««
جانم ابوفاضل مدد،جانم ابوفاضل مدد(2)
- شنبه
- 24
- تیر
- 1402
- ساعت
- 16:5
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
حسین قائمی