سبک:به سمت گودال از خیمه
------------------------
برادرم عباس ،برادرم عباس(2)
-----------------------
نام برادر را از تو شنیدم من
به سوی تو عباس همی دویدم من
روی زمین دیدم دست علمدارم
روی زمین دیدم مشک سپهدارم
پیچیده دور تو بوی گل یاس ام
همیشه درگیر روضه ی دستاس ام
------------- - ----------
ساقی این لشکر چرا زمین خوردی
ای وارث حیدر چرا زمین خوردی
خون علی در رگ فاتح میدانی
دست علم گیری حافظ قرآنی
تا به زمین خوردی همه توانم رفت
برادرم عباس دیدی که جانم رفت
---------------------------
اَدرک اَخا گفتی تو با لب تشنه
روی تنت دیدم زخمیِ زیک دشنه
روی زمین افتاد دست علم گیرت
خلق جهان گشته عباس دلگیرت
باب الحوائج ای میر و علمدارم
چون زینب کبری غمگینم و زارم
-----------------------------
گریه نکن دیگر تاب و توانم رفت
عزیز تر از جانم ببین جانم رفت
شرمنده ام از تو از کام عطشانت
جانت فدا کردی جانم به قربانت
علقمه تا خیمه راه درازی شد
روضه تو عباس سوز وگدازی شد
-----------------------------
عمود خیمه را که می کشیدم من
امید خیمه را همی بُریدم من
تو رفتی و تنها شدم در این صحرا
دعا برایم کن به ناله ی زهرا
خدا به تو داده بال و پر پرواز
قلم شده بازو چشم تو گشته راز
--------------،------- --------------
برادرم عباس ، برادرم عباس(2)
- شنبه
- 24
- تیر
- 1402
- ساعت
- 16:31
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه