برادر بی تو در چشمم جهان تنگست مینالم
فلک را بی سبب با من سر جنگست مینالم
بصید آشیان گم کرده مرغ بی پر و بالی
زهر سو دامن قومی پر از سنگست مینالم
نه زنجیر جفا در گردنم تنگ است از آن گویم
که عنقا را ز طوق آهنین ننگست مینالم
بنالد بلبل از هجران گل اما من از وحشت
هنوزم دامن وصل تو در چنگست مینالم
بجانان درد دل ناگفته ماند ای اشگ امدادی
که دل در اضطراب از نالة زنگست مینالم
برادر مرده را با ناله دمسازی کنند اما
سلامت باد من نای و دف و چنگست مینالم
بیابان دور مقصد ناپدید و رهزنان در پی
جهان تاریک و ره پر سنگ و پا لنگست مینالم
- دوشنبه
- 16
- مرداد
- 1402
- ساعت
- 22:44
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حجة الاسلام نیر تبریزی
ارسال دیدگاه