◾نوحه زمزمه
◾اربعین حسینی
◾بند اول
از شام ویران آمدم سویت حسین جانم
مانند گل تا من کنم بویت حسین جانم
من بی رقیه آمدم شرمنده از رویت
خواهم بمانم بر سر کویت حسین جانم
برخیز و از جا حال زارم را تماشا کن
یک سرپناهی بهر طفلانت مهیا کن
حالم خراب و حال طفلانت خراب است
بهر سکینه خیز و راه آب را وا کن
سقای آب آور کجایی
شاید که افتاده ز پایی
از شام و کوفه آمدم برخیز
نبود میان حنجرم نایی
واویلتا صد آه و واویلا(۴)
◾بنددوم
آوردهام مشتی شقایق را در اینجا من
همراه خود گلهای عاشق را در اینجا من
این یادگارت حضرت سجاد را آوردم
این مظهر قرآن ناطق را در اینجا من
همراه من با پای نیزه آمدی بازار
غم را تو این خواهر غمدیدات بردار
سر را شکستم پیش رویت تا بدانی تو
مثل علی من هم شدم پای سرت سردار
من آمدم در کربلایت
از دل زنم آقا صدایت
من بی رقیه آمدم اینجا
تا سر نهم بر خاک پایت
واویلتا صد آه و واویلا(۴)
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
- سه شنبه
- 7
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 13:29
- نوشته شده توسط
- م مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه