بند 1
دوباره غربتو دوباره اذیتو
دوباره گریه ها واویلا
چشمامو بستمو زیادی خستمو
چی شد کرببلا واویلا
اسارت حرم اهانت حرم
توی شهر شام واویلا
منه زینب از اینا حرف بد
شنیدم مدام واویلا
جلوی چشامه
سرای بریده
ببین قامت دختر تو خمیده
تواین راه پر غم
همش یاد گودال
میوفتم چجوری تو افتادی بی حال
سرت روی نیزه بلنده
تنت روی خاکای صحراس
هنوز داری قرآن میخونی
از اون روی سر نیزه پیداس
حسین جان من جان من
بند 2
اسارت بده حقارت بده
برای یه زن واویلا
باهرچی که میشد از روی بام
مارو میزدن واویلا
سرت رو آوردو با چوب تر
میزد رو لبات واویلا
فدای سرو رگای گلوت
میمیرم برات واویلا
منو سنگ شامی
منو آه هر دم
چقد واسه رقیه من گریه کردم
چقد خنده هاشون
برا من عذابه
کجایی ببینی که حالم خرابه
به ماها میگفتن کنیزو
نمیخوام دیگه زنده باشم
نمیخواستم از تو یه لحظه
تو این وادی غم جدا شم
حسین جان من جان من
- پنج شنبه
- 9
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 21:35
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه