• چهارشنبه 16 آبان 03


مناجات احساسی ابا عبدالله علیه السلام -(چقد تو دلربایی مهربونم )

168

➖زمینه
  
بند 1

چقد تو دلربایی مهربونم 
دلم خواسته برات روضه بخونم
ندارم حرفی جز اینکه بدونی
پیرم کرده غمت وقت جوونی

بهت محتاجم ای شاه و امیرم
چقد خوبه تو آغوشت بمیرم
بهم لحظه به لحظه خیرت آقا
رسیده یک سلام میدم از اینجا

چرا دعوت نمیشم من
بگو آقا اگه دوستم نداری
تویی تنها رفیق من 
میخوام از تو فقط تنهام نزاری 
تا وقتی اسمتو میگم 
میبارم مثل ابرای بهاری

تو آقای کریمایی
آخه دلبند زهرایی
منم صحرای بی مرزو
تویی که مثل دریایی

                     حسین جانم ابا عبدالله

بند 2

فدای اون نگاه خیرت آقا 
کسی رو من نمیخوام غیرت آقا
چقد با تو قشنگه خاطراتم 
یه عمره خادم سینه زناتم

اگر مردم کمی تربت بریزید 
رو لبهامو دیگه اشکی نریزید
برا اینکه میاد آقا کنارم  
عجب مهمونی تو اون خونه دارم

بازم پرچم تو این دستم 
میام تا کربلا پای پیاده
چقد زیباس غروبی که 
همش یاد تورو داره تو جاده 
همین یک قطره لطف تو 
برای نوکرت خیلی زیاده 

تو آقای کریمایی 
آخه دلبند زهرایی 
تو کشتی نجاتی و
تو سکان دار دلهایی

                     حسین جانم ابا عبدالله

بند 3

برام فرصت نمونده خیلی دیره 
کی جز تو دست خالیمو میگیره
قسم خوردم که پای تو بمونم
خودم رو وقت روضه میرسونم

گدای ثابت خونت شدم من 
حقیقت داره دیوونت شدم من 
بهت رو میزنم هر روزو هر شب 
میگیرم روزیمو از دست زینب (س) 

یه وقتایی که بیتابم
میبینم عکس زیبای ضریحو
یه روزی میکشم ارباب
روی چشمام غبارای ضریحو
توی رویا میدیدم که 
به روم واکردی درهای ضریحو

تو آقای کریمایی 
آخه دلبند زهرایی
برای تو میمیرم من 
تو ماه آسمونایی

                      حسین جانم ابا عبدالله 

  • پنج شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 21:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران