بند 1
میزنه نور تو به دل تاریک من
بیشتر از مادرم توشدی نزدیک من
از همین راه دور به تو اربابم سلام
من میخوام از نجف سوی تو آقا بیام
کربلا مرور خاطرات منه
کربلا برای تو قلبم میزنه
کربلا واسه ی من آقا وطنه کربلا
کربلا به تو دل من مبتلاَس
کربلا پناه همه عاشقاس
کربلا حسابت از عالم جداس
من نفس تو حرم تو میزنم
شاهی و تا همیشه نوکر منم
شیشه ی عمرمو برات میشکنم
یاحسین امیری و نعم الامیر
بند 2
با مرامت آقا دل من شد آشنا
آرزومه نفس کشیدن تو کربلا
خواهشم اینه که براتمو امضا کنی
با منه نوکرت مث خوبا طا کنی
یا حسین سگ در این خونه شدم
یا حسین میبینی که دیوونه شدم
یا حسین از غم تو ویرونه شدم یا حسین
یا حسین خوبه که تو آقای منی
یا حسین تو تموم دنیای منی
یا حسین تو امید فردای منی
کاش بشم مسافر کرببلا
روضتون یه جوری شده این شبا
انگاری که شده دلم مبتلا
یا حسین امیری و نعم الامیر
بند 3
السلام و علیک الدلیل الکبریا
انک معتصم ذبح انایا بکا
ولعظیمه والفما واقیمو انک
عفوک یا حسین قدمت اما ضما
یا حسین نمیرم واست ضرره
یا حسین آبروم باز در خطره
یا حسین گریه واست با اثره. یا حسین
یا حسین دل من گیره حرمه
یا حسین این دعای مادرمه
یا حسین عشق تو چشم ترمه
حالمو میدونه آقا مادرت
دستمو پر میکنه دخترت
حرف من شده بخدا باورت
یا حسین امیری و نعم الامیر
بند 4
زینب از روی تل دیده قتلگاهتو
میشنوه توی دشت اون صدای آهتو
دیده با ناله ها روی سینت پا گذاشت
از روی اون گلوت خنجرش رو بر نداشت
دیدمت تنتو رو خاک میکشید
دیدمت سرتو از قفا میبرید
دیدمت نالت از قتلگاه میرسید دیدمت
دیدمت که تنت زیر دست و پاس
دیدمت سر تو روی نیزه هاس
دیدمت رو تن تو جای عصاس
از بلا قد خمیدس دخترت
بین این بی حیاهاس خواهرت
روضه خوند توی صحرا مادرت
یا حسین امیری نعم الامیر
- پنج شنبه
- 9
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 21:50
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه