به سبک بساط روضه علم شد
?بند اول
میگیره دنیامو این غم
اگه کنارم نباشی
خودت میدونی میمیرم
اگه تو از من جداشی
تو دستتو زدی تو آب
فدای خشکی لبهات
شبیه ابر بهاری
میباره اشکای چشمات
رفتی سوی فرات بامشکای خالی یاور من
وقتی خوردی زمین شکست کمرم برادر من
مشک آب تورو زدن تو دلم غم تو نشست
بی تو میشه تموم دنیا خراب رواین سرمن
ای برادر من جان ابالفضل
?بند دوم
اسیر لشکر اعدا
شدی برادر بی دست
بزار سرتو روشونم
تا موقعی که پناه هست
به چشمای تو زدن تیر
با صورت افتادی رو خاک
واست بمیرم ابالفضل
که پیکرت شده صد چاک
گفت رقیه بابا چرا به حرم نیومد عمو
من دعا میکنم نیوفتاده باشه گیر عدو
توی این دلمه یه عالمه غصه های عجیب
توی خون خودش میگیره عمو روخاکا وضو
ای برادر من جان ابالفضل
?بند سوم
پاشو نگهبون خیمه
از حرمم کن حفاظت
نرو که میبرن اینا
خیمه هامونو به غارت
پاشو تموم سپاهم
که بی تو تنها میشم من
پاشو بریم حرم عباس
دل رقیه مو نشکن
میر لشکرم ای سپهبد با وفای رشید
باورم نمیشه رو خاکیو بردی از من امید
کی بریده دو دست تو شدی نقشِ روی زمین؟
کی زده به چشِ تو تیر و کیو چشای تو دید؟
ای برادر من جان ابالفضل
- شنبه
- 11
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 15:48
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه