?بند 1
هوای کربلات خیلی دل انگیزه
اشکای نوکر تو از غم دلتنگی میریزه
به حال ناخوشم نگاهی کن آقا
تموم آرزوی من شده دیدن کربلا
ماه زهرایی
حقیقتا اگه بخوام بگم تو خیلی آقایی
خودتو آشنایی آقاجون به غمه تنهایی
صفای کربلاتو یاحسین نداره هیچ جایی
اربابم بگیر تو دست خالیمو
?بند 2
از بچگی آقا تو هیئت اومدم
همیشه از ته دلم برات به سینه میزدم
نزاشتی آبروم بریزه ای رفیق
خاطر تو برای این دلم عزیزه ای رفیق
از تو میخونم
همیشه من گدای خونه تو آقا میمونم
دوریه تو برای غمه دیگه نمیتونم
دوباره رو زده به کربلا دل پریشونم
اربابم بگیر تو دست خالیمو
?بند 3
نشسته تو دلم یه دنیا دلهره
به زیر خنجری و بی حیا سرت رو میبره
تو دست و پا نزن جلوی مادرت
دیگه یه جای سالمی نمونده روی پیکرت
قلبم حیرونه
تن تو روی خاک و دلم خیلی پریشونه
جونی برای خواهر غریب تو نمینونه
کی واسه رقیه بعد تو لالایی میخونه
اربابم بگیر تو دست خالیمو
- یکشنبه
- 12
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 15:57
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه