?بند اول
بقیعم شبیه قدس،برا ما یه دغدغه است
که گیر افتاده اونم،تو چنگ یه قوم پست
یه روز میرسه که ما،میسازیم براش حرم
یه روز در میاد بقیعم از سایه ی ستم
با نابودیه آل پست سعود
فراهم میشه ساخت و ساز حرم
پر از جمعیت میشه یک روز بقیع
میاد دسته با طبل و سنج و علم
میگیریم دم ذکر مولا حسن
میشیم مهمونِ سفره ی با کرم
میاریم براش گنبدی از طلا
حسن هم میشه صاحب یک حرم
حسن جان حسن جان حسن جان حسن
?بند دوم
شب سرد و بی کسی،فراگیره تو بقیع
دلم چون کبوتری،مدام میره تو بقیع
بنا میشه یک حرم،با دستای شیعه ها
بنا میشه جاده ی،بقیع تا به کربلا
مث مشهد و کربلا و نجف
میشیم خادم زائرای حسن
میریم تا بقیع ما مث اربعین
میدیم جونمونو برای حسن
دلامونو خون میکنه غربتت
نداری یه گریه کن و روضه خون
تمومی نداره همین گریه ها
گرفت از غم تو دل آسمون
حسن جان حسن جان حسن جان حسن
- یکشنبه
- 12
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 16:52
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه