⬇️بند ۱
از زهر کینه دل تو غم داره
بارون از چشـمای تو میباره
تنـهـای تنـها از دنـیا خـستـه
پرو بالت رو این بی تابی بسته
داره مـیلـرزه دستات
دریای خونه چشمات
آهسته میشه نجوات
غریب آقا غریب آقا
⬇️ بند ۲
خیلی بی تابـم وقت رفتن شد
غم توی این روزا سهم من شد
تشتو میبینم موجی از خونه
اینجـا واسـه من مثل زندونه
از چی بی تابی آقا
افـتادی یـاد زهـــرا
تو دلگیری از اینجا
غریب آقا غریب آقا
⬇️ بند ۳
تو چشمای تو یه غمی پنهونه
از یـاد کـوچـه دل تـو محزونه
یاد اون سـیلی پـریشـونـت کرده
بی مادری سخته قلبت پره درده
بی قراری یبن الحیدر
گـریـه کــردی دم آخـر
رفـتی با حـال مضـطر
غریب آقا غریب آقا
- یکشنبه
- 12
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 17:16
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه