⬇️ بند ۱
باز شده جاری اشک چشمام
از ضــریـح تـو دوره دسـتام
این خودش آقاجون یه درده
تـو دعـوتم کردی که اینـجام
نفس کشیدن بی حرم حال بدی داره
دلـت بـسوزه واسـه این نوکر بیچاره
چـرا شـده سهم من از نوکری دلتنگی
هیچ کسی مثل توبرام وقتی نمیزاره
کــاش از نــو بســازی تــو دنــیامو
آشــنــا به ضـریـح کــن چـشـمـامـو
این روزا روبــه را نـیـس حــال من
به شش گوش برسون این دستامو
?ارباب من جانم حسین?
⬇️ بند ۲
عـشـق یـعنـی گـنـبد طـلایـی
ایــن دلــمــو کــرده هـــوایـی
مــن هــنـوزم در انـتـــظــارم
کــاش بــرسه وقــت رهــایی
تو هیئـتـت با یـه سـلام زیـارتت کردم
اگه بیـام چـجـوری از پـیش تو برگردم
به حق زائرات حسین بگیر تو دسـتامو
با ایـنکـه میـدونی گـناهـکارم و نامردم
ای آقـــا فــدای اســـم زیــبــات
میمیرم بیوفتم از اون چشمات
امــضــا کــن براتـــمــو از حـالا
اربــعـیــن باشـم آقـا کــربـلــات
?ارباب من جانم حسین?
این حرم تو عرش اعلاس
پرچمی که همیشه بالاس
زائــر خـاص شـبه جـمعـه
مادر تو حـضـرت زهراس
ای پسـر غریـب من رو نیـزه ها بودی
سرتو دعـوا شـدو زیر دسـتو پا بودی
رحمی نکردن با لب تشنه تورو کشتن
بـدون سـر بـه زیـر سـم مـرکـبـا بودی
مـثـل گـل شـدی تـو صـحرا پـرپـر
دیـدم کـه نـفـس کـشیـدی بـی سر
بیش از حد نیزه و تیر خوردی تـو
غـارت شـد پیــراهــن و انـگــشـتـر
?ارباب من جانم حسین?
- یکشنبه
- 12
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 22:19
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه