مشتاق کربلا همه ی عشاق کربلا
روی دل کسی نمونه کاش داغ کربلا
تنها نه رو زمین شهره ی آفاق کربلا
وقتی دل و غم میگیره
یکی میگه حرم دوباره داره گریم میگیره
بارون نم نم میگیره
دم غروبمم که باشه خب دل آدم میگیره
خودت ببین دلای بیقرار و
چه خبره حرم نرفته ها رو
یادم باشه پیش دل شکسته
دیگه نیارم اسم کربلا رو
یک گوشه هق هق میکنم
بی تو که من دق میکنم
یه گوشه هق هق میکنم
بی تو که من دق میکنم
[ ]
تقدیره کربلا که دلم دلگیره کربلا
رفته جوونیمون همه پای پیره کربلا
اسم حسین میاد دل خستم میره کربلا
خوبه که ارباب منی
الهی جونمو بگیری وسط سینه زنی
کشته ی دور از وطنی
بده کفن داشته باشم وقتی که تو بی کفنی
بازم من و روضه ی قتلگاهت
خونی شده صورت مثل ماهت
تکیه زدی به نیزه ی غریبی
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1402
- ساعت
- 22:8
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه