⬇️ بند ۱
کتک خورده مادری غریبونه تو کوچه ها
حالا قد یه آسمون غمه توی دل مرتضی
کبوده روی ماه تو بگو چی اومده سرت
کنار بستر تو با گریه نشسته همسرت
وای / خونه بی تو دلگیره
وای / بی تو علی میمیره
وای / چی شده همسرعلی از این زمونه سیره
فاطمه جان فاطمه جان
⬇️ بند ۲
نمیدونی چقد بده که تورو بیمار میبینم
رو سینه تو فاطمه من رد مسمار میبینم
من ازتو خواهش میکنم که حرف رفتنو نزن
تحملش سخته برام که تو نباشی پیش من
وای / تنگ میشه این دلم برات
وای / جاری شده اشک چشات
وای / الهی که بپیچه توی این خونه بازم صدات
فاطمه جان فاطمه جان
⬇️ بند ۳
با آه و ناله تورو من به خاک سپرم شبونه
لحظه تلخ جدایی قلب منو میسوزونه
زمونه چه لحظه رو برای من رقم زده
رفتن تو فاطمه جان زندگیمو بهم زده
وای / میباره اشک چشمام
وای / بی تو سیاهه دنیام
وای / با درد و غصه میگذره امروز و فردام
فاطمه جان فاطمه جان
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 2:20
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه