? بند ۱
برگرد به خیمه ها عباس برادر من
برگرد به خمیه ها چی اومده سر من
پاشو از زمین پشت و پناه من باش
پاشو از زمین چراغ راه من باش
چی فکر میکردی
تولحظه ایی که مشک تو پاره شد
با خود میگفتم
دیگه حسین بدون تو بیچاره شد
جونی نمونده برای این دل حسین
تاآسمونارفت صدای این دل حسین
بی تو میگیره هوای این دل حسین
برادر من برادر من عباس
? بند ۲
بی تو برادر سیاهه روزگارم
بی تو برادر دیگه توون ندارم
طاقت ندارم بدون تو میمیرم
دستی نداری که من بخوام بگیرم
از شدت غم
بببین که زانو های من داره میلرزه
دنیای بی تو
حتی به قدر پلک زدن هم نمی ارزه
صدام بزن تا آروم بگیره این دلم
گریه که میکنی خدایی میره این دلم
چشماتوواکن ببین اسیره این دلم
برادر من برادر من عباس
? بند ۳
دشمن رسیدو بایه عمود زدتوسرت
به زیر پای عدوشکست پال و پرت
چشمای نازت با ضربه تیر بسته شد
کمر من با دیدن تو شکسته شد
میبینی عباس
غصه عالم توی این هر دو چشامه
بغض بزرگی
از غم تو برادرم توی صدامه
منتظر توائن بچه های اهل حرم
وقتی که رفتی دنیاخراب شد روسرم
داره میباره بی وقفه چشمای ترم
برادر من برادر من عباس(ع)
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 14:9
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه