میشه نگام کنی
مثل روزای عاشقی بازم صدام کنی
ازت میخوام تاتوی قبر منو دعام کنی
ببین آقای من
مثل خزون ریخته بهم حالو هوای من
کاش یه کمی که این دلت میسوخت برای من
باز زده به سرم
پر میزنه دلم آقاجون برای حرم
بیاآقای من یه رحمی کن توروخدا به چشمای ترم
زیاده درد من
اسم منو از میون نوکرا خط نزن
ببین که پیرهن سیاتو کردم آقا به تن
صدام کن
آرزومه بیام و تو صحن طلاتون بمیرم
قبل مرگم آقا ضریحتو بغل بگیرم
تویه پادشاهی و اما من آقاجون فقیرم
همیشه
هوای حرمت حس عاشقی داره
فضای دل مست من عین بهاره
مشهد تو دوای هرچی دل زاره
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 22:16
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه