دوباره موجی از غم ها زده بر قلب دنیا
دلی که باز پریشونه مثل موجای دریا
میگم اسمتو هرشب
روی لبهامه یا زینب
(حسین جان یا ثارالله)
میزنن با تیرو نیزه به روی پیکر تو
روی نیزه نشستی و میبینه خواهر تو
امون از ته گودال
میزنی تشنه پروبال
(حسین جان یا ثارالله)
آقا گوشواره و خلخال و معجر میشه غارت
دیگه نیست هیچ پناهی میره زینب به اسارت
میبینم رخ نیلی
امون از ضربه سیلی
(حسین جان یا ثارالله)
میخونم اسمتو هرشب دل من بیقراره
بعدتو دیگه هیچ راهی برا برگشت نداره
امون از دل پرخون
امون از حال پریشون
(حسین جان یاثارالله)
دل دنیارو خون کردی توای سقای تشنه
شبو روز روضه میخونم برا آقای تشنه
بمیرم علم افتاد
روزمین خواهرم افتاد
(حسین جان یا ثارالله)
- یکشنبه
- 19
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 14:9
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه