• شنبه 3 آذر 03

 طاها تحقیقی

واحد سنگین شب پنجم محرم -(رها کن عمه دستمو)

91

بند1⃣

رها کن عمه دستمو
بذار برم پیش عموم
نذار که اینجا بشکنه
بغضی که مونده تو گلوم
بذار برم تا نبینم
کار حرم میشه تموم

افتاده رو خاک، تشنه غرق خون، نمیشه از این بدتر
هرجوری که هست، میرم تا باشم، واسش سرباز آخر
توی گریه هام، روی لب هامه، اَمَّن یُجیبُ المضطر

گرفته بین قتلگاه
دور عمومو یک سپاه
پناه عالم بی پناه
شده تو گودال

بند2⃣

عمومو دارن میکشن
این از خدا بی خبرا
رمق نمونده توو صداش 
تا که بگه جلو نیا
طاقت ندارم ببینم 
تنش رو زیر دست و پا

خدا میدونه، به پای عموم، همه هستیمو، میدم
با هر سختی بود، خودم رو آخر، توی قتلگاه دیدم
دستم که شکست، به یاد مادر، باریدم و نالیدم

به آرزوهام رسیدم
از زندگی دل بریدم
سمت بابام پر کشیدم
از دل گودال

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:9
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.63 MB
تعداد بازپخش 3
تاریخ بارگذاری چهارشنبه 29 شهریور 1402 10:39

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران