?بند اول:
ای میر مظفر، علی اکبر
فرمانده ی لشکر، علی اکبر
سردار دلیر و، یل میدان
آینه دارِ حیدر، علی اکبر
اخمت رو ابروهات گل کرده
لشکر با دیدنت هول کرده
از ترس جونش دشمن دیگه
به عزرائیل توسل کرده
علی اکبر، خدای شهامت
نهایت غیرت، شجاع و با هیبت، علی اکبر
علی اکبر، امیر دلاور
میون یلا سر، توو معرکه محشر، علی اکبر
علی اکبر
?بند دوم:
ای خالق طوفان، علی اکبر
مُؤذّنِ رضوان، علی اکبر
وقتی که میجنگی، با مهارت
ارباب میگه ای جان، علی اکبر
وقتی که رفتی بین دشمن
واسشون این موضوع شد روشن
که هستی شبیه پیغمبر
خَلقاً و خُلقاً و منطقاً
علی اکبر، تجلی کرار
معین علمدار، وَ قاهر و قَهّار، علی اکبر
علی اکبر، فدای امامت
نماد کرامت، شفیع قیامت، علی اکبر
علی اکبر
?بند سوم:
هستم جان نثارت، اباصالح
نذرِ انتظارت، اباصالح
کاشکی باشم آقا، خاک پای
اِبن مهزیارت، اباصالح
تو منتقم ثار اللهی
تا عرش اعلا تنها راهی
هرکس که بی تو باشه قطعا
میگذره عمرش تو گمراهی
اباصالح، خلیفه ی رحمان
مفسر قرآن، مدرس ایمان، اباصالح
اباصالح، تو جانِ جهانی
تو خط امانی، امام زمانی، اباصالح
اباصالح(عج)
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 15:33
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه