?بند اول:
شیره با وقار و مردِ حماسه، قمر الله
از نگاش یه لشکری تو هراسه، قمر الله
وقتی رفت با غضبش توی میدون، یلِ حیدر
عمره دشمنارو کرده خلاصه، قمر الله
احدی، ندیده مثله حضرته قمر
به علی، کشیده زور و قدرته قمر
(دشمنو، نا امید کرده هیبته قمر۲)
بدرالدجا، قمر
باب الرجا، قمر
کهف الورا، قمر، ابوفاضل
والا مقام، قمر
واجب سلام، قمر
حرز الامام، قمر، ابوفاضل
یا سیدی یا عباس
?بند دوم:
پهلوانِ با ابهت و بی باک، قمر الله
فارِس زمین و فاتحِ افلاک، قمر الله
یادگاره حضرت ابوتراب، ابوفاضل
دشمنو با نعره هاش میکنه خاک، قمر الله
تا اومد، توی معرکه به پا طوفان شد
خفقان، حاکم شلوغیِ میدان شد
(رجزش، عامل ولوله و طغیان شد۲)
تاج ادب، قمر
زهرا نسب، قمر
حیدر لقب، قمر، ابوفاضل
رب الغضب، قمر
کوه جذب، قمر
فخر عرب، قمر، ابوفاضل
یا سیدی یا عباس
?بند سوم:
وارث دین و ولایت حیدر، یا حسن جان
آیِنه دارِ صلابتِ حیدر، یا حسن جان
خم ابروی تو برّنده مثلِ، ذوالفقاره
توو رگات میجوشه غیرت حیدر، یا حسن جان
به سرت، تا میبندی سربند یا علی
دشمنت، فراری میشه بی مُعَطّلی
(مثه تو، ندیده هیچکس تا حالا یلی۲)
ای بی بدل، حسن
ضرب الاجل، حسن
شیر جمل، حسن، یاحسن جان
شاه و ولی، حسن
دوّم علی، حسن
لم یزلی، حسن، یاحسن جان
یا سیدی یا حسن جان
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 17:50
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه