• دوشنبه 3 دی 03

کربلایی محسن پور جهانگیر

زمینه حضرت رقیه(س) -(نمی‌خوام بگم از دردام)

86

بند اول ؛

نمی‌خوام بگم از دردام
می‌دونم که سرت درده
آخه دیدم با خیزرون 
بهت جسارت کرده  

ای سر هزار سودا خوش اومدی کنارم 
عمه کمک کن سر رو روی پام بزارم 
برای بوسه دیگه طاقت ندارم 
خوش اومدی کنارم

کجا بودی بوی نون گرفتی برات بمیره دخترت 
زخم روی پیشونیتو نزار بابا ببینه خواهرت 

بند دوم ؛

تو بگو از حالت که 
کجاها بودی تا حالا 
سرتو کی جدا کرده 
بدنت کو ای بابا 

ظهر روز عاشورا چی اومده سر تو 
اون که زیر نعل ها رفت بوده پیکر تو؟
پس بگو چرا بیتاب بوده خواهر تو 
چی اومده سر تو 

راستی روی نیزه ها که بودی برای تو بوسه میدادم 
اما دشمن تو هولم میداد که روزمین  میافتادم 

بند سوم ؛

بیا اصلا حرفای
دیگه ای بزنیم باهم  
تو دلت پره می‌دونم 
پره حرفه دله ماهم 

بگو از داداش اصغر من میگم از رباب 
هر شب اون تکون میده دستاشو توی خواب 
هنوز چشم به راهه بیاد عمو با مشک آب 
من میگم از رباب 

راستی اومد اسم عمو عباس بگو ازش دلم گرفته 
اونیکه میترسیده از عمو معجرو از سرم گرفته   

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 20:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.74 MB
تعداد بازپخش 0
تاریخ بارگذاری سه شنبه 4 مهر 1402 17:23

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران