بند اول ؛
شروع کنم بگم برات از کجا
توهمه زندگیی این نوکری
فقط به تو گفتم و میگم اینو
برام عزیز تر از پدر مادری
یادمه آقا از اون قدیما
تا اسمتو میشنیدم پر میزدم
چقدر برات به این در اون در میزدم
برای تو به سیم آخر میزدم
ابی عبدالله
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
یادم نمی رود که همه عزتم تویی
من پای سفره ی تو شدم محترم حسین
ابی عبدالله همه دنیامی
چه نیازی به کسی تا که باهامی
ابی عبدالله دوای دردم (سگ ولگردم)
خوش حالم از اینکه دور تو میگردم
ابی عبدالله ابی عبدالله
بند دوم ؛
با خیلیا گشتم و دیدم آقا
اون که واسم میمونه آخر تویی
رفیق با مرام دنیا همه
امیدمه شافع محشر تویی
یادمه آقا دستمو ولله
خودت گرفتی هرجایی کم آوردم
روزمیو عمری از این خونه بردم
میدونی جز نون تو نونی نخوردم
ابی عبدالله
سائلت بر دری از درب تو بهتر نزده
پشت در مانده ولیکن در دیگر نزده
روی در خون سر انگشت مرا میبینی
خانه ات را کسی اندازه من در نزده
ابی عبدالله تویی جان من
ذکر یا حسین شده ضربان من
ابی عبدالله همه ی هستم
خداروشکر که آقا به تو دل بستم
ابی عبدالله ابی عبدالله
بند سوم ؛
میخوام بگم از اونی تو عالم
هر چی یل و مشتی پاش افتادن
تو سختیها من پدر و مادرم
یاابالفظل گفتنو یادم دادن
یاابوفاضل یل دریا دل
نافذ البصیره و ای عبد صالح
به تو هست ی عالمی عاشق واله
نوکرت بودن بالاترین اقباله
یا ابافظل یا ابالفظل
کافر به چشمهای تو باور میآورد
آن چشمها که آه مرا بر میآورد
من در پی تو هستم و مردم پی بهشت
ایمان شهر، کفر مرا در میآورد
یا ابو فاضل قمر اللهی
تو بنی هاشمیون تو چقدر ماهی
یاابوفاضل تو ای باب الله
ما ک هیچ عاشقته ابی عبدالله
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1402
- ساعت
- 21:31
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
کربلایی محسن پور جهانگیر
ارسال دیدگاه