رو جسم تو پا گذاشتن
پیش چشم ما گذاشتن
با خنجر سرو بریدن
نیزه ها رو جا گذاشتن
جای جای پیکرت نیزه
وای زیر حنجرت نیزه
مثل تو من زمین خوردم
خورد کتف خواهرت نیره
هربلایی که سرت اومد سرم اومد
پا به پای تو عزیزم مادرم اومد
کاش یکی دوچشمای باز تورو میبست
تو نمیدیدی چجوری شمر حرم اومد
آه حسین
جات بود روی این زمین ، نه
حقه تو نبوده این ، نه
دیدم شد تن تو مثله
کاش بودش فقط همین ، نه
سهم تن تو غارت بود
سهم منم جسارت بود
پوست از تن تو افتاده
هم نیزه هم حرارت بود
مثل اعضای تنت دیده تنم گرما
از همه تو تشنه تر بودی تو این صحرا
تورو برده گوشۀ گودال شه مظلوم
خون داره میریزه رو چادر زهرا
آه حسین
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1402
- ساعت
- 22:3
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه