دوباره ماه رمضون داره به آخر ميرسه
به منِ منتظر بگيد كي ديگه دلبر ميرسه
هنوزم دل به دامِ عشقش اسيره
كه بي مهدي ميون دل جاي تيره
ميترسم كه نباشم من سال ديگه
دلِ خسته با عمري حسرت بميره
يا مهدي ـ يا مهدي ـ يا مهدي ـ يا مهدي ـ وآآآآي (2
دلم ميخواد كه اين شبا، زخمِ دلم بشه دوا
پر بزنه مرغِ دلم، يه شب تو صحن سامرا
يك شب قدر زار بزنه، دم از رخِ يارِ بزنه
ميونِ سرداب بشينه، سر و به ديوار بزنه
به جا قرآن دو دستت سر ببينه
بگه عالم بدونيد مولام همينه
براي دل بخوني جوشن كبير و
شب قدر كنارِ ارباب بشينه
يا مهدي ـ يا مهدي ـ يا مهدي ـ يا مهدي ـ وآآآآي (2پ
- دوشنبه
- 25
- دی
- 1391
- ساعت
- 7:10
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه