سر به زیر آمدم ای یار ، الهی العفو
آمدم حضرت غفّار ، الهی العفو
آمدم مجلس اَحیا مگر اِحیا بشوم
مددی یار مددکار ، الهی العفو
من گنه کارم و از کرده ی خود مُنفَعِلم
تو خطا پوشی و ستّار ، الهی العفو
نیمه شب پُشت در بیت تو زانو زده است
بنده ای زار و گرفتار ، الهی العفو
مثل حُر ، پیش تو با گردن کج آمده است
این سیه رویِ خطاکار ، الهی العفو
بــعلیٍّ بِــعلیٍّ بِــعلیٍّ بِــعلیْ
به همین حیدر کرّار ، الهی العفو
مادرم فاطمه را واسطه کردم امشب
جانِ زهرا ، دگر این بار ، الهی العفو
به همان دست که در کوچه ز کار افتاد و
به همان چشم که شد تار ، الهی العفو
به همان خونِ مُطهّر که هنوزم مانده ست
سُرخی اش بر در و دیوار ، الهی العفو
به شهیدی که به گودال جوابش کردند
با سَرِ نیزه ی اشرار ، الهی العفو
به گلوی علی اصغر ، به علی اکبرها
به رقیّه ، به علمدار ، الهی العفو
قسم آخرم این است به آن بانویی
که زَدندش سَرِ بازار ، الهی العفو
- چهارشنبه
- 15
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 22:3
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه