مدینه رفتن دل شکسته میخواد
مدینه درد و غماشه خیلی زیاد
مدینه باز بوی در سوخته میاد ۲
یه روزی هیزم در خونه ی تو آرودن
خیلی تو رو آزردن
شبونه اومدن تو رو با چشم تر بردن
خیلی تو رو آزردن
ولی همش به یادِ کوچه ی بلا بودی
وقتی که زمین خوردی
تو کوچه ها ذکر وا اماه رو به لب بردی
وقتی که زمین خوردی ۲
آقا دوباره ، چشمات داره واسه مادر میباره
کردی اشاره ، افتاده تو کوچه ها گوشواره ۲
ای وای ازاین غم ای وای ازین غم ....
شیخ الائمه ، دلت شکسته چرا
به یاد داغ غروب کرب و بلا
انگارکه آتیش گرفته باز خیمه ها ۲
انابن ابراهیم و تو شعله ها می خوندی
دل ما رو سوزوندی
نشستی روضه ها برای کربلا می خوندی
دل ما رو سوزوندی
خدا رو شکر که چادری نسوخت تو آتیشا
وای من و واویلا
ولی تو کربلا می سوخت دامن دخترها
وای من و واویلا
قلبت حزینه ، چشمات داره کربلا رو می بینه
قلبت حزینه ، آتیش گرفتی با آه سکینه
- سه شنبه
- 18
- مهر
- 1402
- ساعت
- 12:51
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه