آتیش گرفته دل توی سینه
آه ای مدینه آه ای مدینه
از غصه ی تو دلها حزینه
آه ای مدینه آه ای مدینه
رو قبر آقام گرد و غباره
گنبد نداره گنبد نداره
بارون اشکم، داره می باره
دل بی قراره دل بی قراره
داری، به سینه غمها
دیدی، تو اشک مولا
با ما ، بگو مدینه
پس کو، مزار زهرا
وای ، تو دیدی مادر ، وای رو خاکا افتاد
وای ، زمین خورد حیدر ، وای تا زهرا افتاد
وای بسوزی دنیا
ذکر رو لبهام امن یجیبه
آقام غریبه آقام غریبه
باز توی سینه دل نوحه خونه
اشکام روونه اشکام روونه
هستم ، گدای صادق
جونم ، فدای صادق
مهدی ، گرفته امشب
تنها، عزای صادق
وای ، غریب و تنها ، وای ، عزیز زهرا
وای ، به زهر کینه، وای ، فدا شد آقا
....
آتیش و بیت ، زهرا دوباره
دل بی قراره دل بی قراره
این روضه واسم خیلی مهمه
شیخ الائمه شیخ الائمه
آتیش ، کشید زبونه
بودی ، تو بین خونه
بازم ، یادِ کربلا
اشکِ ، تو روضه خونه:
آه ، خدا میدونه ، آه دلم می سوزه
آه ، دارم می بینم آه ،حرم می سوزه
وای غریب ای آقام
بستند دو دست، مشکل گشارو
بردن شمارو بردن شمارو
پای برهنه، بردن شبونه
آه ای زمونه آه ای زمونه
داری ، غمای بسیار
دیدی، تو خیلی آزار
صد شکر ، نبودن آقا
مردم ، تو کوچه بازار
وای پاهای زخمی وای ، نفس بریده
وای ، ببین این روضه، وای، کجا کشیده
طفل سه ساله ، رو خار صحرا
افتاده از پا افتاده از پا
سیلی زجر و ، مُشت و لگدها
آه و واویلا....
- سه شنبه
- 18
- مهر
- 1402
- ساعت
- 12:55
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه