دل پر از واهمه ست ، این نوای فاطمه است
فریاد وامحمدا
دلشوره داره خواهرت ، از آخر این سفرت
خیمه نزن به کربلا
خیمه نزن ،که هرچی می بینم ، بیابونه
خیمه نزن ، ببین چقدر حالم ، پریشونه
خیمه نزن ، فلک نداره با ، دلم سازش
خیمه نزن ، که دارم ای داداش از ت خواهش
می ترسم ، بشم ، آواره
از داغ تو آقا ، بشم بیچاره
می ترسم ، من از این گودال
تو مقتل ببینم ، که رفتی از حال
فدات بشه زینب حسین حسین حسین
اشکاتو می بینم ، به خاک ماتم می شینم
فریاد وامحمدا
دلشوره داره خواهرت ، برا علی اصغرت
خیمه نزن به کربلا
خیمه نزن ، که همرامون دختر ، داریم آخه
خیمه نزن ، که غصه ی معجر ، داریم آخه
خیمه نزن ، ایشالا از قاسم ، بلا دوره
خیمه نزن ، که چشمای کوفی ، همه شوره
می ترسم ، برای سقا
می ترسم که اکبر ، بیفته از پا
می ترسم من از این صحرا
می شنوی میرسه ، صدای زهرا(س)
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1402
- ساعت
- 13:27
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه