ای عشق آبا و اجدادی یاحسین
تو گلوی عالم فریادی یاحسین
من اگر بی سر و سامانم
من از دیار کریمانم ، کویرم تو تب بارانم
شبیه اجدادم پای تو ، می مانم
بیاد گذشته های دور ، این عشق الهی و این شور
امشب از فواد کرمانی ، می خوانم
ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند
سوختگان غمت با غم دل خرمند
هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت
سوختگان غمت بی خبر از عالمند
یا حسین ...
ای نور شب های بی تابی یا حسین
تا ابد بر دلها اربابی یاحسین
آتیش عشق تو در جانم ، تو هستی دلیل ایمانم
دل بردی از عالمین ارباب ، ای جانم
بیاد گذشته های دور ، این عشق الهی و این شور
امشب از نیر تبریزی ، می خوانم
(ای ز داغ تو روان، خون دل از دیدهی حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخهی صور
کوفیان، دست به تاراج حرم کرده دراز
آهوان حرم از واهمه، در شیون و شور
دیر ترسا و سر سبط رسول مدنی
آه! اگر طعنه به قرآن زند انجیل و زبور)
ای راه سعادت ای جانا یا حسین
نوکر تو هستم سلطانا یا حسین
از داغ تو آه سوزانم ، بی تاب و دلخون و حیرانم
من با تو آبادم و بی تو ، ویرانم
بیاد گذشته های دور، این عشق الهی و این شور
روضه از اشعار کمپانی ، می خوانم
تا تو شدی کشته ما بی سر و سامان شدیم
یکسره سرگشته ی کوه و بیابان شدیم
خیمه و خرگاه ما رفت به باد فنا
به لجه ی غم اسیر دچار طوفان شدیم
ای سر تو بر سنان شمع ره کاروان
به مهر روی تو ما شهره ی دوران شدیم
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1402
- ساعت
- 14:56
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه