• جمعه 2 آذر 03


زمینه اربعین زبانحال حضرت زینب(س) -(برگشتم از اسیری مجروح وبی حال)

162

بند۱

برگشتم از اسیری مجروح وبی حال
چِل روز برام گذشته مثل چهل سال 

دیدی که خواهرت با کی همسفر شد؟
روز و شبم به یادت با گریه سر شد
حالا دوباره داغ من تازه تر شد 

از گریه هام شده گِل خاک مزارت 
آلاله هات رسیدن کم‌کم‌ کنارت
زرده روی گُلای سرخِ بهارت

برگای پاییزی دسته دسته 
می‌ریزن پایین با حال خسته 
ای داداش دل خواهرت شکسته

واویلا واویلا برادرم

بند۲

به وسعت یه دنیا دارم گلایه
میخوام‌ زبون بگیرم مثل رقیه 

مثل دلم تنت اینجا زیرورو شد
سینَت با چکمه ی قاتل روبرو شد!
وای از دمی که خنجر سهم گلو شد

تو مقتلت میدیدم یک عده باهم‌
راس تو رو بریدن  پیش نگاهم
زخم عمیقِ سینت شد قتلگاهم!

می دیدم تیر و شمشیر و خنجر
تو جسمت جا خوش کردن برادر!
پیکرت شبیه لاله  شد پرپر 

واویلا واویلا برادرم

بند۳

با کشتن تو قلب من رو  شکستن
بردن منو اسیری دستامو بستن 

یادم نمیره چشمات رو به حرم بود
دلواپسیت برایِ بال و پرم بود
کاش سایه یِ بلندت رویِ سرم بود

یادم نرفته زخمی بودی تو گودال
تکیه ت به نیزه بود و می رفتی از حال
یادم نرفته جسمت میشد لگد مال

داغ تو مگه میره از یادم
رفتی و من هم از پا افتادم
ای داداش برای مردن آمادم‌

واویلا واویلا برادرم

بند۴

جون به لبم رسیدش بعد تو داداش 
توو کربلا برا تو می مُردم ای کاش 

داغ تو مونس من یک اربعین بود 
پیش چشام سر تو نیزه نشین بود 
کوچه به کوچه رفتن ، سهم من این بود 

آه ای برادر من ای سر بریده 
پاشو که از اسارت خواهر رسیده 
با یه تن کبود و قد خمیده 

چل روزه هر کجا بی بهونه 
می زدن صبح و شب تازیونه 
تا زندم  غربتت  یادم می مونه

واویلا واویلا برادرم

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 240.92 KB
تعداد بازپخش 1
تاریخ بارگذاری شنبه 22 مهر 1402 20:07

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران