بند اول
از وقتی رو صورتم/خط اشک عزات افتاد
از وقتی چشای من/به پر پرچمات افتاد
از وقتی به نوکرت/پای پرچم نگات افتاد
راهم به روضه هات افتاد
دیگه ازون روز/ یه جور دیگه/تقدیر من رقم خورد
هر فاطمیه /تو صحن قلبم /کتیبه های غم خورد
با عشق پاکت /دیگه حسابم /با زمونه بهم خورد
ازون روز واسه تو میبارم
ازون روز تویی کس و کارم
ازون روز خیلی دوست دارم
یا زهرا /مددی یا زهرا ۸
............................
بند دوم
از وقتی شناختمت/ سایهی رو سرم بودی
رویای همیشگیم / همه ی باورم بودی
خوشحالم از اینکه تو / همیشه مادرم بودی
پناه آخرم بودی
چادر خاکیت /کرده مسلمون/ حتی یهودیا رو
تویی که حتّی /روز عروسیت/ نکردی رد گدارو
دارم یقین که /روز قیامت/میگیری دست مارو
چه خوبه شدم گدات مادر
ایشالا که با دعات مادر
میمیرم یه روز برات مادر
یا زهرا /مددی یا زهرا ۸
....................................
بند سوم
میدونم تموم میشه/یه روزی انتظار تو
برمیگرده پیشمون/ آخرین یادگار تو
با دست محبتش/ساخته میشه مزار تو
میاد بازم بهار تو
میاد گلی که /با دست پاکش/ برات حرم میسازه
آغوش خاکت /واسه زیارت /برای شیعه بازه
ذکر لبای عالم و آدم / یا فارس الحجازه
تا اون روز چه غربتی دارم
تا اون روز دعا میشه کارم
تا اون روز منتظر یارم
یا زهرا /مددی یا زهرا(س)
- یکشنبه
- 23
- مهر
- 1402
- ساعت
- 12:39
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مرتضی سراوانی گرگانی
ارسال دیدگاه